و درهايي که به رويم مي بندي ، به اصرار نگشايم .
- خدايا به فرشتگانت بسپار در لحظه لحظه نيايش خويش“دوستان مرا از ياد نبرند . . .”
-الهى چون در تو مى نگرم از آنچه خوانده ام شرم دارم .
-الهى خودت آگاهى که درياى دلم را جزر و مد است يا باسط بسطم ده و يا قابض قبضم کن .
-برايت دعا مي کنم که اي کاش خدا از تو بگيرد هر آنچه را که خدا را از تو مي گيرد.(دکتر شريعتي)
- در دستور زبان عرفان، فعل اينگونه صرف مي شود: من نيستم، تو نيستي، او هست.
-از پنجره روزگار به درخت عمر که مينگرم / خوش تر از ياد خداوند ثمري نيست.
- وقتي تنها شدي بدون که خدا همه رو بيرون کرده ، تا خودت باشي و خودش.
- بي شک آسمان خدا با اين همه ستاره يک تيم برنده است.
-در آن زمان که اميدت بريد از همه جا ، ببين کيست اميدت ، بدان که اوست خدا.
-هر گاه به بن بست رسيدم مطمئن بودم که پشت ديوار ، خدا منتظر من است.
- هر جا که افتادم ز پا ، ناگه تو را کردم صدا/غافل که آندم هم مرا ، نوعي هدايت کرده اي .
- الهي ، تو چه بي انتها مي بخشي و ما چه حسابگرانه تسبيح مي گوييم.
-عقل، جاده ي پر پيچ و خمي است که “تا” خدا مي رسد و عشق، جاده ي مستقيمي که “به” خدا مي رساند.
-اگر پيام خدا را خوب دريافت نکرديد، به “فرستنده ها” دست نزنيد، “گيرنده ها” را تنظيم کنيد.
-الهي من اسير جهان بودم / عقوبت کن چو نافرمان بودم/خداوندا بسوزانم بسوزان / اگر فرمانبر شيطان بودم.
-هيچکس جز آنکه دل به خدا سپرده است ، رسم دوست داشتن نمي داند.
دلم بين اميد و نا اميدي ميزند پرسه / مي کند فرياد ، ميشود خسته. مرا تنها نگذار خدا.
- به نام خداوندي که داشتن او جبران همه نداشته هاي من است. مي ستايمش ، چون لايق ستايش است.
- هر گاه با ديگرانيد خود را خط بزنيد و هر وقت با خداييد ديگران را.